پایان آذر و آغاز دی
در این روزهای سرد آغازین زمستانی ، شازده پسر من تقریبا بیست و یکمین هفته زندگیشو داره داخل رحم گرم مادرش میگذرونه ... بهترین جای دنیا ، امن ترین جای دنیا ...جائی که انسان وقتی از اون خارج میشه و از زندگی درون رحمی فاصله میگیره و در دنیای بیرون قدم میگذاره و بزرگ شدن رو تجربه میکنه تازه قدر وقیمتش رو میفهمه و همواره هم در حسرت اون خانه گرم و امن باقی میمونه. از این فلسفه بافی های کم فایده که بگذرم میخوام نگاهی به چند روز اخیر بندازم و از دو رویداد این هفته عکسی و اشاره ای بیارم و اونهارو به تقویم وبلاگی پسرم اضافه کنم . یکی شب چله ای که گذشت و یکی هم روز اربعین که الان تو ساعات پایانیش هستیم ....
نویسنده :
باباو مامان ایلیا
21:58